شروع کار وبلاگ نیکیشروع کار وبلاگ نیکی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

چـرنـבیـات ـِـ یـہ בخے

لوراکس

اینم عکس هایی از انیمیشن مورد علاقم:لوراکس.......خیلی عالی بهتز از این نمیشه.... حالا چند عکس: این خود لوراکس هستش اینم وانسلر و لوراکس لورکس و حیوانات جنگل تد,آدری و مادر بزرگ تد........ قسمتایی از انیمیشن   ...
13 مرداد 1391

شعر

سلااااااااااااام...خوبین...خوش میگذره؟؟؟ دیگه چه خبر؟؟؟همه خوبن؟؟؟سلام برسونین... امروز میخوام شعر مورد علاقمو براتو بنویسم....قایقی خواهم ساخت.... قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند. قایق از تور تهی و دل از آروزی مروارید، همچنان خواهم راند نه به آبیها دل خواهم بست نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند و در آن تابش تنهایی ماهی گیران می فشانند فسون از سر گیسوهاشان همچنان خواهم راند همچنان خواهم خواند «دور باید شد، دور. مرد آن شهر، اساطیر نداشت زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها ...
11 مرداد 1391

خــ ـبـ ـر

سلااااااااااااااااااااام چطورین؟؟؟خوبین؟؟خوشین؟؟؟سلامتین؟؟؟دماغاتون چاقه؟؟خب خدا رو شکر.. چه خبرا؟؟؟؟خوش میگذره انشاالله؟؟؟؟؟؟؟؟نماز روزتونم قبول.......... خب چون حــــال ندارم نه حال که دارم خاطره ندارم ترجیح میدم هر دفعه براتون یه مطلب باحال بزارم   ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم ، دو نفر سرمون دعوا کنن !! ویرگول هم نشدیم ، یکی بهمون برسه مکث کنه !! موبایل هم نشدیم ، روزی چند بار نگاهمون کنن ! پایان نامه هم نشدیم، ازمون دفاع کنن !! آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کنن !!! مانیتور هم نشدیم ، ازمون چشم بر ندارن ! تام و جری هم نشدیم ، زندگیمون سر تا سر هیجان باشه !!! ...
10 مرداد 1391

امروزم

سلام چطورین؟؟؟خوبین؟؟احوالات خوبه؟؟آقایون:خانم بچه ها خوبن؟؟؟؟؟؟خانم ها:آقاتون خوبن؟؟؟ چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟همه چی آرومه؟؟؟؟؟؟؟خدا رو شکر خب؟؟؟چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟ ههههههه دائیم همه ی خانواده رو سرکار گذاشته..... دیگه چیـــــــــــــ؟؟؟نمیدونمـــ آها هوس لازانیا کردم...... ددددددد گیر دادینااااااااااااااا چی بگم آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چیزی ندارم مشکلیه؟؟؟؟؟ یه مطلب باحال میخوم براتون بزارم توی یه پیجی یه سوال مطرح شده که "روزه تون رو با چی باز میکنین ؟!"، کامنت های دریافتی به شرح زیر بود : با دروغ با صبحانه با افطار با آچار فرانسه با روزه باز کن با کلید با تریاک با شامپو گلرنگ با انبردست با یک لیوان آبجو تگری با ...
9 مرداد 1391

؟؟؟

سلآآآآآآم خوبین؟؟؟؟ من ناراحتمممممممممممممممممممممممممممممممممم!آخه مامانم سوکمو انداخت دور.....البته سوسک واقعی نبودا امروزم ساعت 10 بیدار شدمممممممممممم یادم نیست چه خوابی دیدم ولی خواب خوبی نبود.. دیگه چه خبر بود؟؟؟آها از کلاس زبان تا خونه خودم اومدم یه دختری هم باهام اومد ولی اون مسیرش خیلی دور بود خوب شد تسلیت گفتما همه از سوال کردن کی مرده؟؟؟اگه از تهران تا قاهره رو دیده باشین میدونین که سالگرد کی بوده... همین دیگه کامنت فراموش نشه     ...
8 مرداد 1391

معجزه

سلآآآآآآآآم خوبین؟؟؟چه خبرآآآ؟؟؟ امروز معجزه شده صبح بدون دخالت دست و بدون استفاده از سلاح های سرد و غیر مجاز برای سحری بیدار شدم بعد که خوابیدم تاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ساعت 8 ساعت8 بیدار شدم رفتم رو کاناپه خوابیدم(طبق معمول) دیگه چیکار کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آها از همه مهم تر رفتم تو اتاق داداشمو بازرسی کردم اگه من بازرسی نکنم پس کی بازرسی کنه؟؟؟؟ولی راستش کاشکی نمیرفتم..آخه شتر با بارش اونجا گم میشه...اصلا نمیدونم چطور اونجا میخوابه؟؟؟من که دلم نمیاد یه لحظه هم برم اونجا....فکر کنم همه ی لباساشو از تو کمد در آورده گذاشته...نه انداخته رو تخت و میز و صندلی و زمین کلا یه چیزی اون تو.. خلاصه که اینطور...
8 مرداد 1391

تسلیت!!!!!

سلام خوبین؟؟؟من که خوب نیستم...... راستی تسلیت میگم..........به خاطر این که امروز یکی از بزرگ مردان ایران زمین امروز فوت کرده.....حالا اسم نمیتونم بیارم چون برام بد میشه... به همین خاطر خوب نیستم.... دیگه چه خبر؟؟؟امروز تا ساعــــــــت 12:30 خوابیدم......ههههه از بس خسته بودم.....آخه داشتم تا ساعت 1:00 تلویزیون میدیدم.... داداشمم هنوز نیومده........خیلی جالبه نظر نشه فرآآآآآموش.........بآآآآآآی ...
6 مرداد 1391

پیشنهاد دوستان

بله.....سلام عرض شد....... احوالات چطوره؟؟؟خوب هستین انشاالله؟؟؟خب خدا رو شکر.... دوستان گفتن یکم توضیح بدم منم طبق دستور دوستام توضیح میدم....ولی میدونین دیگه جوون نیستم که بخوام کلی بتایپم امروز که خدا وکیلی هیچ کاری نکردم.... تنها کار مفیدی که کردم خواب بود هههههه..تا ساعت ١٠ خوابیدم......هنوز خستگی امتحانات در نرفته حوصلمم سریده....نمیدونم چیکار کنم.......... قرار بود ما الآن مثلا کرمونشاه باشیما..........آخی خاله کجائیییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟ دیگه چی بگم؟؟؟بزارن بفکرم......... . . . نه هنوز صب کنین . . . یه خورده دیگه . . . . . . . . . خب نمی...
5 مرداد 1391
1